رضا (رضا کیانیان): گاهی توی تاریکی مینشینم و فکر میکنم. بسیاری از دوستانم به تاریکی پیوستهاند. آنها که ماندهاند یا با بیماری جسم دست به گریبانند و یا به تاریکی روحشان پناه بردهاند. گاهی فکر میکنم به بیماری لاعلاجی مبتلا شدهام و چند روزی بیشتر دوام نمیآورم. پرستاری که این اواخر نقش پزشک را برایم بازی میکند، با تحکم به من گفت: «روحت را درمان کن!» نمیدانم که از گمراهی عقیدهام است یا از کمیابی چشمهای او که گمان میکنم با او میتوانم؛ پیش از آنکه تاریکی همه جا را فرا بگیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر