۱۳۹۰ شهریور ۲۷, یکشنبه

166

جسی (اتان هاوک): یه بار من رفتم عروسی دو نفر از این "کوئیکر"ها. خیلی فوق العاده بود. عروس و داماد وارد میشن و کنار همه حضار زانو میزنن و به هم خیره میشن. هیچکس حرفی نمیزنه مگه احساس کنه خدا داره لبهاش رو تکون میده که چیزی بگه و بعد از یک ساعت یا همین حدودا خیره شدن به همدیگه، اونها ازدواج کرده ن.

165

جسی (اتان هاوک): میدونی چی منو اذیت میکنه؟ مردم همیشه در مورد اینکه چقدر تکنولوژی خوبه و توی وقت صرفه جویی میکنه حرف میزنن. ولی صرفه جویی چه فایده داره وقتی کسی ازش استفاده نمیکنه؟ وقتی ازش برای کار کردن بیشتر استفاده میشه؟ مثلاً هیچوقت نشده بشنوی یکی بگه با زمانی که با نرم افزار پردازش متنم صرفه جویی کردم میخوام برم یه سری به معبد بودایی ها بزنم.

۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه