۱۳۹۰ فروردین ۱۶, سه‌شنبه

127

زن جوان (لیلا حاتمی): خواب دیدم توی خونه تنهام اما می‌دونستم تو هم یه لحظه قبل اونجا بودی، صدای پات رو می‌شنیدم که از پله‌ها پایین می‌رفتی. خواستم از پنجره ببینمت. همینطور که به طرف پنجره می‌رفتم فهمیدم که اونجا اصلا اتاق من نیست ولی انگار همیشه توی همون اتاق زندگی کرده بودم. از پشت شیشه زنی رو دیدم که از ته کوچه جلو میومد. همون زنی که عکس بچگیم رو بهش داده بودم. یه کم اونطرف‌تر خودم رو دیدم. مطمئن بودم که خودمم. بعد، یه دفعه از ترس به خودم لرزیدم. فهمیدم این که داره خواب می‌بینه من نیستم! دوست داشتی با هم حرف بزنیم. گفتم شاید دیگه خواب ما رو نبینه. نمی‌دونستم باید چکار کنم. با هم راه افتادیم و دور شدیم بدون اینکه جرأت کنیم پشت سرمون رو نگاه کنیم. اونقدر می‌رفتیم که دیگه دیده نشیم و با هر قدم بیشتر فرو می‌رفتیم توی این فکر عذاب‌آور که او دیگر خوابی نخواهد دید.
سیمای زنی در دوردست - 1382
نویسنده و کارگردان: علی مصفا

هیچ نظری موجود نیست: