محمود شایان (همایون ارشادی): خستگی باستانی، خستگی موروثی، ذره ذره از تنم به در میشود. آرامش پربار این درخت به من هم سرایت کرده است. خوبم، خوشم؛ کجام؟ هیچ جا! نیمه شب است یا نزدیک سحر؟ نمیدانم! انگار در مکثی خالی میان دو دقیقه پرهیاهو نشستهام؛ میان بینهایت گذشته و بینهایت فردا. و نگاهم خیره به عنکبوتی است که صبور و آرام، توری نازک میبافد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر