۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

67

ویلیام والاس (مل گیبسون): من ویلیام والاس هستم. و مردمانی از کشورم را می‌بینم که در مقابل استبداد صف‌آرایی کرده‌اند. شما آمده‌اید تا آزاد باشید... گرچه الان هم آزاد هستید اما با این آزادی چه خواهید کرد؟ حاضرید بجنگید؟
سرباز (پیتر مولان): جنگ؟ در برابر اینها؟ نه! ما فرار می‌کنیم و زنده می‌مانیم.
والاس: بله. اگر بجنگید ممکن است کشته شوید. اگر فرار کنید زنده می‌مانید... برای مدتی کوتاهی و چند سال بعد از امروز، در رخت‌خوابتان می‌میرید. حاضرید تمام روزهایی که می‌گذرانید، از امروز تا هروقت که بمیرید را بدهید تا یکبار، فقط یکبار، بتوانید به اینجا برگردید و به دشمنانتان بگویید که ممکن است بتوانند جانمان را بگیرند اما هیچ‌وقت نمی‌توانند... آزادیمان را بگیرند.

۱ نظر:

جاسوس اجاره ای گفت...

حداقل ایده رو از جایی بر میدارین، دیالوگ جدید بذارین !!!
http://bardialog.wordpress.com/2010/08/13/95/